مجادله شعرا - ۲

ساخت وبلاگ

باسلام و درود بسیار به شما مهربانان گرامیم.
خوشحالم که دونفر از شاعران گرانقدر دعوت بنده را پذیرفته و با اشعارشان این مجادله را تکمیل فرمودند ومن صمیمانه از الطاف سرکار خانم دکتر محبوبه رنجبردار و استاد ارجمند جناب اقای حسین تقیلو صمیمانه ممنون وسپاسگزارم .
ضمنا برای اینکه تمام اشعار ، یکجا متمرکز باشند ، لذا مجددا همه را در اینجا درج مینمایم که پیوستگی آنها حفظ گردد. از توجه شما عزیزان بسیار بسیار متشکرم.

مجادله شاعران....

1- حافظ
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و با را

2 - صایب
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سر و دست و نن و پارا

هرآنکس چیز میبخشد، زمال خویش میبخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را

3 - شهریار
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را

هرآنکس چیز می بخشد ، بسان مرد میبخشد
نه چون صایب که میبخشد سرو دست و تن و پا را

سرو دست و تن و پارا به خاک گور میبخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

4 - محمد عباد زاده ( متخلص به دریایی)
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
خوشا بر حال خوشبحتش ، بدست آورده دنیارا

نه جان و روح میبخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم ؟ چه معنی دارد این کارا؟

وخال هندویش دیگرندارد ارزشی اصلا
که با جراحی صورت عمل کردند خال هارا

نه حافظ داد املاکی نه صایب دست و پاها را
فقط میخواستند اینها بگیرندوقت .ماها را

5 - محمود انصاری کلیبری (محمود)
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
تشکر کرده از او ، میدهم یکدانه خرما را !!!

هرآنکس چیز میبخشد ، شبی نادم شود شاید
نگردد صایب و حافظ که بخشیدند هرجارا

نه خال او به کار آید نه دست و سر، نه پا و تن
نمیدانی که لازم دارد اینجا ، خود همین هارا؟

نه چون دریایی بی موج و ماهی وقت میگیرد
نه بر بی ذوقی خود می نگارد خط منها (-) را

الا ای ترک شیراری اگر خواهی شود راحت
مخور هرگز تو گول اینچنین اشعار بیجا را !!!

6 - سرکارخانم سیمین حیدربان

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
خوشا بر اهل شیرازی که عاشق کرده دنیا را

اگرچه صایب والا ز جان خود نثارش کرد
به حافظ خرده جایز نیست ، بخشیده بخارا را

هر آنکو هر چه بخشیده ، بقدر وسع قلبش بود
من آن اندازه می بخشم که داده بر دلم دارا

گرش دل برد از شاعر چه باک از بخشش روحش
که آرام دلش گشته دل بی تاب رسوا را

وگر بنگاهداری شد خیال سرخوش یاری
همان بهتر که دریایی شود هر موج بیجا را

چه دانی قدر حافظ را، که شاه شعر عالم شد
چراا محمود میبخشد فقط یکدانه خرما را

نباشد در جهان چیزی ، مهم تر از خیال عشق
و من بر ترک شیرازی ، ببخشم قلب زیبا را

7- بانو محبوبه رنج بردار

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
شود یار من تنها ، بگویم آفرین ها را

نشینم کنج میخانه ، بنوشم چند پیمانه
به یاد عشق جانانه که دارد روی زیبا را

الا ای ترک شیرازی که جانم را جهانی تو
که زلف و چشم و ابرویت بهم ریزند دنیا را

دراین حال و هوای خوش که بودم غرق لبخندت
یکی زنبور با نیشش براه انداخت غوغا را!

زجا برخاستم یکدم ، سرم کوبیده شد بر در
زدم فریاد (ای حافظ) بیا بنگر قضایا را

مرا کاری نبود آخر به کار حافظ و صائب
که زنبوری به درد آورده حالا روح و اجزا را

الا ای ترک شیرازی بیا بگذر ز ما اما
قسم بر جان ( محبوبه) بخوان اشعار شیوا را

8 - حسینعلی تقیلو (رزی)

پاسخ ترک شیرازی به شاعران

منم آن ترک شیرازی چو مه زیبا، جهان آرا
که حافظ داده یک روزی سمرقند و بخارا را

ولی زان ماجرا اکنون گذشته چند صدسالی
چرا این شاعران آغاز بنمودند دعوا را ؟

مگر ارث پدر بخشیده حافظ از برای من
که پی گیرند شاعرها در این دم ماجراهارا

چرا آن شهریار اینگونه میگوید سخن یارب
ویا صایب چرا بخشد بمن آن دست و آن پارا

بیا بشنو ز دریایی، که جالب بود گفتارش
که میگیرند شاعرها همه اوقات خوش ، مارا

ویا ( محمود) میبخشد فقط یکدانه از خرما
و(سیمین) هم گله دارد ، چرا کم داده خرمارا

چو آن ( محبوبه ) ی زیبا بگیرد جانب ما را
هماندم میزند نیشش یکی زنبور ، پاها را

وچون از درد ، برخیزد زجا از بهر درمانها
همانجا میخورد اما سرش محکم به دیوارا !!

وشاید عبرتی باشد که دیگر فرد یا افراد
به پشت سر نگویند این چنین اشعار زیبارا !!

( رزی) گفت از زبان ترک شیرازی سخن ، جانا
که ختم جنگ بنماید ، کند پرخنده لبها را

باتشکر از محبتهای شما عزیزان ، منتظر کامنتهای پرمهر و نظرات محبت آمیرتان هستم
همواره سلامت و موفق باشید.

ادبیات و موسیقی و هنر...
ما را در سایت ادبیات و موسیقی و هنر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5m-a-kaleybarib بازدید : 7 تاريخ : شنبه 9 تير 1403 ساعت: 18:45